18 شهریور امسال به قصد تماشا و نیوشیدن گاوبانگی رفتیم جهان نما. حالا گاوبانگی چیه؟ لینکش کردم اما به طور خلاصه فصل مستی و جفت گیری مرال یا همون گوزن سرخه، چه لذتی داره؟ یه عده دوست دارن مرالو از نزدیک ببینن و نعره های گاو مانندشو که به قصد قلمرو طلبی از ته جیگرش میکشه، بشنون. اما من که دوست نداشتم برای چی رفتم؟ هاااا، جهان نما اکوتونه، اکوتون به طور خلاصه به منطقه ای میگن که نقطۀ تلاقی دو منطقه با پوشش گیاهی و آب و هوایی مختلفه و این باعث میشه شاهد جونورای خاصی باشیم. منم انتظار دیدن گلها و پروانه های محیرالعقولی رو داشتم که البته برآورده نشد، چون احتمالا فصل مناسبی رو برای این کار انتخاب نکردم. در کل همپیالگی با یک مشت کوهنورد و پرنده نگر همیشه به ضرر من تموم شده (مثلا، چه ضرری آخه؟ پروانه نبین حالا).

قصه کوتاه، برنامه رو از شاهکوه سفلی شروع کردیم که مینی بوس دبه کردو از یه جایی دیگه ما رو نبرد (اینجا 3 کیلومتر به مسیر برنامه اضافه شد):

جهان نما1

کمی پس از شروع حرکت

جهان نما2

گفتم دوربین جون گاهی به آسمان نگاه کن، گفت چــــــشم

القصه، خوشحالو خندون شیب ملایم جادۀ پهن خاکی رو (که گند زده بود به طبیعت) کشیدیم بالا:

جهان نما3

جادۀ پهن خاکی که جان فرسود از او

دویدیمو دویدیم تا به دشتی رسیدیم و دو تا خاتونو قاعدتاً باید میدیدم:

جهان نما3

دشتی که در آن دو خاتون قاعدتاً باید منتظر ما می بودند

این دشت که می باید پوشیده از گیاهان بالشتکی (مثل گون و اسپرس، کلاه میرحسن و ...) و سایر گلهای وحشی می بود، پوشیده از هیچی بود، گوسفندان زیبارو (با توجه به اینکه زمین پشگل-فرش شده بود) پوست خاکو قلفتی کنده بودن و جز گل های ریز زرد در زمینۀ قهوه ای یکدست خاک، چیزی به هم نمی رسید. همونجا به خاک نشستم و بر سرنوشت جهان نمای بیچاره گریه ساز کردم (مثلاً):

جهان نما4

زمین به خاک سیاه نشسته (با کادر کج بد نکنیم، کادر کج خوب است، آب را می فهمد!)

با چشمی گریان و دلی سنگان (سنگین)، از دشت گذشتیمو پس از صعودی کوتاه تصمیم به شب مانی گرفتیم (دم دمای عصر بودو مه ما را نمی هلید، ترسیدیم گم شیم):

جهان نما 5

محل شب مانی

خدایا چقدر طولانی شد. فردا صبح باز هم صعود کوتاهی داشتیم و تونستیم دریا رو از اون بالا ببینیم که البته جذابیتی هم نداشت :-):

جهان نما6

خط کمرنگ وسط تصویر، دریا رو از آسمون جدا میکنه اما چه فایده

جهان نما7

بلندترین نقطۀ مسیر

جهان نما8

در نزدیکی روستای کفشگیری

جهان نما9

جهان نما جهان نما که میگن اینجا و این چشم انداز منظورشونه


جهان نما9

در نزدیکی کلبۀ مش صفر

به کلبۀ مش صفر که رسیدیم دیگه هوا داشت تاریک می شد و آلبوم عکسهای این برنامه هم به دلیل ضیق نور همینجا بسته شد.

فاصلۀ کلبۀ مش صفر تا ابتدای جادۀ جنگلبانی (حدود یک تا 1:30 ساعت) رو در تاریکی کورمال کورمال رفتیم اما چشممون روز بد نبینه، مینی بوسی در کار نبود. مینی بوس حدود 12 کیلومتر پایینتر زمین گیر شده بود چون پل کوچکی شکسته بود (و بر سرنوشت خویش میگریست). 

the end

برای دیدن عکسهای بیشتر میتونید به اینستاگرام مراجعه کنید.